آوردن دکتر زاکانی به منطقه19
اعضای
مجمع دانشجویان حزب الله دانشگاه علم و صنعت دکتر زاکانی را به شهرک سیداحمد خمینی
دعوت کردند.
ماجرا از این قرار است که از حدود یک سال و نیم پیش این تشکل مطلع می شود که یکی از روحانیون نهاد دانشگاه با ماموران شهرداری که قصد تخریب یک خانه را داشته اند برخورد میکند و آنها هم با باتوم به روحانی حمله می کنند. پس از پیگیری ماجرا، روشن میشود که اهالی منطقه مدتی است گرفتار رشوه گیری ماموران شهرداری با دلیل مجوز دار نبودن خانه آنها شده اند و اگر کسی حاضر به دادن رشوه نشود خانه اش را تخریب می کنند. در کنار این تخریب بعضاً کتک زدن زن و مرد خانه نیز دیده شده است. اهالی این نواحی از لوله کشی گاز بی بهره اند و آب آشامیدنی نامطلوبی دارند. دو معضل اعتیاد و بیکاری بیداد میکند. به علاوه کنید عدم بهداشت شهری و جمع آوری مناسب زباله و نبود امنیت اجتماعی و ضعف فرهنگی و تفریحی مناسب را با مشکلات روزمره.
دکتر زاکانی به عنوان یکی از اعضا کمیسیون اصل نود و نماینده تهران جهت شنیدن و پاسخگویی مشکلات مردم و بررسی شکایات آنها از نهاد هایی چون شهرداری و سازمان اوقاف و نهاد های قضایی مربوطه و... برای حضور در جمع مردم دعوت می شود.ایشان را پیش از شروع مراسم در منطقه می گردانند و مردم هم با ولعی خاص مشکلاتشان را در میان میگذارند.
«مسجد» به عنوان محل و «پس از نماز مغرب» به عنوان زمان مراسم انتخاب میشود. ابتدا گزیده ای از مستند منطقه 19 که توسط این تشکل ساخته شده اکران میشود. مردم اسامیشان را میدهند و پشت بلندگو حرفشان را رودررو با «مسئول»شان مطرح می کنند.
دکتر زاکانی پس از پایان صحبت ها حدود بیست مورد مشکل متفاوت را یادداشت میکند.
نتیجه این برنامه، تشکیل جلسه ای در کمیسیون اصل نود با دعوت از شهردار منطقه و رئیس چند نهاد ذی ربط دیگر و حضور چند تن از اهالی منطقه جهت پیگیری این موارد شد.
در مورد روشن کردن ابعاد ضرورت و ثمرات تشکیلاتی این جلسه بنای گفتن نیست. چرا که خود بحث مفصلی می طلبد که خارج از حوصله وبلاگ است. اینکه تشکل های دانشجویی باید «بازگشت به مردم» را درون خود احیاء کنند و ... .
نمونه ای از اولی ترین مراتب امر به معروف و نهی از منکر توسط این جمع دانشجویی انجام شد؛ یادآوری اوضاع نامطلوب معیشتی به مسئولی که به هردلیل – قاصر یا مقصر بودن – در جریان وضعیت مردم جامعه خودش نیست. شکایت و گلگی از نهاد های حکومتی سهل انگار و بهتر گفته شود ظالم در حق مسلمانان. نوعی احساس مسئولیت نسبت به مردم جامعه و نوعی «دلسوزی» نسبت به مسئول حکومتی! در این مورد هم مانند دیگر مصادیق امر به معروف و نهی از منکر ابتدای امر نوعی دلسوزی نسبت به فلان مسئول که چرا در حق مردم ظلم و در انجام وظایف کوتاهی میکند باید وجود داشته باشد. پس از آن امر به معروف و نهی از منکرش، آن هم به شیوه ای متناسب با خودش.
جلوه ای از بیان امیر المومنین که می فرماید بر شما همانطور که هستید حکومت می شود در اینجا قابل مشاهده است. اگر اهالی یک جامعه اسلامی واجب امر به معروف و نهی از منکر را به جای آورند و با انجام آن در همه ابعادش، جایگاه «فریضه» بودنش احیا شود، یکی از ثمرات آن، جلوگیری از روا داشتن ظلم بر مردم است.
امر به معروف و نهى از منكر را ترك نكنيد; زيرا با ترك آن ها, خداوند اشرار را بر شما حاكم خواهد كرد. سپس براى رفع اين بلا دعا خواهيد كرد اما مستجاب نخواهد شد(بحار الانوار،ج100،ص77).
پ.ن: البته ناگفته نماند اگر کسی مراتب پایین را انجام ندهد در نیت مراتب بالای امر به معروف باید شک کند. همین است که در لوگوی وبلاگ نوشته شده، «درباره وبلاگ را بخوانید».
پ.ن: مطلب مرتبط را بخوانید.