دو راهی مستحب و واجب
متن زیر، دریافتی است.
روز گذشته موقع نماز ظهر که قصد رفتن به نمازخانه خوابگاه را داشتم از بلوکمون که خارج شدم، تقریبا نزدیکی های بلوک4 بودم که دیدم صدای بلند موسیقی کل فضای اون منطقه را گرفته. یه لحظه شک کردم الآن چه کنم؛ برم به نماز جماعت برسم یا اینکه دنبال اتاق مذکور بگردم و تذکر بدم. بین مستحب و واجب، واجب انتخاب شد. اتاقی در طبقه چهارم بلوک پیدا کردم که منبع تولید صدا بود. در زدم، کسی جواب نداد. محکم تر زدم، بازم کسی جواب نداد. این بار در را باز کردم و گفتم یا الله. دو نفر روی تخت نشسته بودند و pess بازی می کردند. محیط اتاق را هم دود قلیون و سیگار پر کرده بود. گفتم شرمنده حاجی اگه میشه ولوم را کم کنید. بنده خدا یکیشون بدون اینکه چیزی بگه پاشد و کم کرد.
بعد به نماز رفتم که اواخر نماز اول بود. این موضوع به من اعتماد به نفس عجیبی داد.
+ نوشته شده در چهارشنبه ۱۳۹۱/۰۲/۰۶ ساعت توسط محمد جعفری
|